۱۳۹۲ آبان ۲۸, سه‌شنبه

نامه ای کوتاه به محمد نوری زاد

محمد نوری زاد در سفری که به کردستان داشته اند به دیدن پدر و مادر شیرکو معارفی رفتن و این چنین نوشته اند:

من امروزبه دیدن پدرومادرشیرکومعارفی رفتم تا برسرشان فریاد بزنم: چرا درتربیت فرزندتان کوتاهی کرده اید وازاویک ضد انقلاب مسلح برآورده اید؟ باورکنید آنچه که ازاین دیدارعایدم شد چیزی جزاین نبود که ما – آری خود ما حاکمان جمهوری اسلامی – بوده ایم که به دست او اسلحه داده ایم تا علیه ما وارد عمل شود....

خواستم در جواب این نوشته نوری زاد چیزی بنویسم پشیمان شدم فقط به آقای نوری زاد میگم :

آقای محمد نوری زاد شما و جنایتکاران همکارتان از سبز تا سیاه از سپاهی تا بسیجی و ... سالهاست که از روز اول سرکار آمدنتان بر سرما فریاد زدید و کشتید و اعدام کردید و به زندان انداختید و ...
این برای ما تازگی ندارد ولی خوب بدان مردم کردستان هرچقدر هم به قول شما و عکس هایتان ساده و مظلوم باشند دیگر فریب روبهانی مثل شما را نخواهند خورد مردم کردستان انقدر هم ساده لوح نیستند که عقبه ی جنبش سبز و بنفش شما بشوند.

اقای نوری زاد خوب بدان که کردستان در استانه تحول بزرگی است جنبشی عظیم در بطن این خاک در حال رشد است فریاد سالها و قرن های فروخفته این ملت در اینده ای نه چندان دور بساط شما و تمام همپالگیهایتان را از سبز و سیاه تا راست و چپتان را جمع خواهد کرد و برای همیشه کردستان را از لوث شما پاک خواهد کرد.

باش و ببین که فریاد و خروش مادران و پدران و فرزندان این خاک چه به روزتان خواهد آورد ...


برای پیوستن به فیس بوک شاهو نعمتی لطفا اینجا کلیک کنید

۱ نظر:

ناشناس گفت...

این حرام نطفه و ریا لقمه (یابو زاد) سوا از دستان خونی و چیک چیک و تیک تیک دوربین یاشکا یش در ترسیم و ترمیم جنایات جلادان هم بیشه و هم رسته اش, کاسه لیس و خط ونشان کش کیهان بود.
تاریخ تی تی وفی فی گویی های این پتیاره خشوک چهره منحرف الجنس ( داستان زنان صیغه ای)
روانی را از یاد نخواهد برد.
ای تف به تار و پود امثال تویابو زاد که هرآدینه هم خدا را خواهانی و هم خرما را.